پس از انتشار مجموعه یادداشت های [کسالت فرهنگی] و پست [شعبده ی شهرداری]
کامنتی برای کافه آمده که حاوی این خبر است : راه اندازی ده مرکز فرهنگی
شامل فرهنگسرا ، سرای محله و خانه فرهنگ تا پایان مهرماه سال جاری . البته
خبر در رسانه های رسمی انتشار نیافته است اما با فرض صحت خبر می توان آن را
اتفاق مهم و تاثیرگذاری تلقی کرد . هرچند که احداث خشک و خالی یک بنا با تابلوی فرهنگی پیش از اینها هم اتفاق افتاده بود : خانه شهریاران و فرهنگسرای کمربندی .
مسئله اینجاست که آیا برای این مراکز فرهنگی برنامه ای راهبردی وجود دارد ،
چشم اندازی ترسیم شده است یا صرف ارائه بیلان کاری ست ، آیا به کیفیت
برنامه های فرهنگی فکر شده یا باید دل خوش کنیم به تعدادی برنامه های
فرمایشی و دوره های سفارشی ؟ آیا قرار است مدیریت این امکان فرهنگی بیفتد دست چهره های نوپا و اصطلاحن خودی که هیچگونه تسلطی برا اوضاع ندارند یا نه ؟ آیا قرار است این اماکن فرهنگی [صادقانه] کار فرهنگی کنند یا مانند کانون های فرهنگی مساجد بشوند [ستاد تبلیغات و انتخابات] فلان شخص ؟ آیا قرار است اماکن فرهنگی جذب حداکثری کنند یا دفع حداکثری ؟ آیا هدایت قرار است بیفتد دست بخش خصوصی و دست هنرمندان کوتاه تر از قبل شود ، نمونه زنده اش فرهنگسرای طوبا ،و پرسش آخر اینکه
سیاست گذاران فرهنگی ما چه فکر بکری دارند برای اینکه فضاهای فرهنگی ما
مانند فرهنگسرای طوبا [ماتم کده ای سوت و کور]نشود ؟
عکس : ساسان توکلی فارسانی ، یکی از اجتماع های پر شور و انرژی فرهنگی ، جشن تصویر سال ، حیاط خانه هنرمندان تهران
وبلاگ نویسانی که درباره ی کسالت فرهنگی هرمزگان نوشتند
روزی که برف سرخ ببارد از آسمان [بهروز عباسی]
بیاهمیت شمردن صلاحدید اعضای هر انجمن [مجید جمشیدی]
آثاری که بوی پول می دهند [شهاب آبروشن]
مرتضا
پنجشنبه 16 شهریورماه سال 1391 ساعت 12:22 ق.ظ
چه عکسی!چقدر شور.
و چه خبر تامل برانگیزی،هر چه هم که شود،احتمالن بهتر از الان است!
ایشاا..
کاش ایده و برنامه ای پشتش باشد
کاش
به ماتم کده عادت کرده ایم...ولی با امید به آینده زندگی می کنیم...
مم نون مرتضا جان
سوت و کور.
بس که فرهنگسرا های پر انرژی ندیدم، فکر میکردم فرهنگسرا به صورت پیش فرض باید اینجوری باشه!!!
اینجوری کم دردسرتره !